نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.موعد عروسی فرا رسید.زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،

 

 

 مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.

همه تعجب کردند.

 

 

                                       مرد گفت: من  جز شرط عشق را به جا نیاوردم

 

 





:: بازدید از این مطلب : 1111
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: